نویسنده: محمود مهدی پور



 
عدالت، جاذبه ای فطری دارد. محبوب قلب ها و عقل هاست. عدالت، واژه ای آسمانی است که از اعتبار و محبوبیت فراوان همانند واژه «حق» برخوردار است. همان گونه که «حق» در «ذهن» و «زبان» همه محترم و محبوب است، «عدالت» محبوب و مطلوب همه انسان هاست.
رعایت عدالت در میدان عمل و اجرا، بسیار دشوار است ولی در صحنه شعار و سخن، همه کم و بیش از حق و عدل سخن می گوییم و خود را طرفدار و حامی و پایبند به آن می شماریم.
نظام تکوین بر اساس عدالت استوار است. نظام تشریع و قانون گزاری الهی هم بر پایه عدل بنا شده است. تمام بندگان خدا در نهاد خویش شیفته و شیدای عدالت اند.
در برابر واژه های حق و عدالت، مفاهیم باطل و ظلم، قرار می گیرد. به همان اندازه که حق و عدالت دلپذیر و شیرین و دوست داشتنی است، باطل و ظلم منفور و نامطلوب و مطرود است.
ظلم و ستم، انحراف از نظام الهی و اخلال آگاهانه یا ناآگاهانه و خواسته یا نخواسته در نظم جهان است.
«امامت» برنامه الهی برای هماهنگی انسان با «شریعت» و نظام «خلقت» است.
امامت و رهبری، عهد و میثاقی الهی است که ظالمان، توفیق دست یابی به آن را ندارند و نمی توانند این مسئولیت بزرگ را بر عهده گیرند.
عدالت، محبوب خدا و خلق و گمشده ی تاریخی انسان در جهان است. پیامبران و معصومان (علیهم السلام) و شهیدان و صالحان برای رسیدن و رساندن انسان به این محبوب جاودانه و گمشده ی تاریخی «جهاد» کرده اند و سرانجام آخرین امین خدا و ذخیره الهی، حضرت مهدی موعود ــ عجل الله تعالی فرجه ــ عدالت را در کل جهان برقرار می سازد و ریشه های ظلم و جور را می سوزاند. نظام مهدوی، الگوی جهانی «پیشرفت» در جامعه اسلامی است که هیچ گونه ظلم فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در آن دیده نشود.
ظلم در نگاه قرآن و احادیث اهل بیت (علیهم السلام) بزرگ ترین مانع در برابر پیشرفت علمی و عملی و سعادت دنیا و آخرت افراد و جوامع انسانی است. قرآن مجید، سعادت جاودانه و دست یابی به بهشت الهی را در گرو «تزکیه و تقوا» می داند و ظلم را مانع بزرگ «فلاح» و رستگاری می شمارد. در چهار آیه قرآن، این عبارت آمده است:
(إِنّهُ لا یُفلِحُ الظّالِمُونَ» (1)؛ «به راستی ستمگران رستگار نمی شوند».
در قرآن حدود سیصد و پنجاه بار واژه ی ظلم در شکل های گوناگون به کار رفته، و این پیام آسمانی و ابعاد و انواع و آثار و خطرهای دنیوی و اخروی اندیشه ها و اخلاق و رفتار ظالمانه را یادآوری کرده و ساحت مقدس الهی را از هر گونه ستم منزّه دانسته است.
واژه های عدل، قسط، ظلم، حیف، جور، حق، باطل، بغی، عنف و انصاف، کلیدهای پژوهش درباره ظلم و عدل در قرآن و سنت نبوی و احادیث معصومین (علیهم السلام) است. صدها موضوع مربوط به عدل و ظلم با جستجوی این کلید واژه ها، در اختیار پژوهشگران قرار می گیرد و راه و اندیشه و عمل را روشن می سازد.

مباحث عدالت

در زمینه عدل و ظلم، هزاران مسأله شناخته و ناشناخته وجود دارد که قرآن کریم و سخنان اهل بیت (علیهم السلام) پاسخگوی نیازهای اجتماعی و سؤالات ذهنی انسان درباره ی ابعاد گوناگون آن است.
راستی، عدالت چیست؟ چه انواع و ابعادی دارد؟ چگونه می توان آن را شناخت و به آن دست
یافت؟ رابطه ی عدالت و توحید، عدالت و نبوت، عدالت و امامت، عدالت و اتحاد اجتماعی، عدالت و امنیت اجتماعی، عدالت و رفاه چیست؟
عدالت، مولود چیست؟ و چه آثار و پیامدهایی دارد؟ رابطه عدالت با دوستی و دشمنی چیست؟
عدالت با تداوم حکومت ها چه ارتباطی دارد؟ چرا گروهی با تحقق عدالت مخالف اند؟ موانع تحقق عدالت چیست؟ راهکار استقرار عدالت چیست؟ عدالت در اخلاق و اقتصاد و سیاست چه نشانه هایی دارد؟
اگر حسن و زیبایی عدالت فطری است، چرا انسان ها از عدالت می گریزند؟ اگر زشتی ظلم از بدیهیات عقلی و فطری است، چرا برخی گرفتار ستم می شوند؟
ترازوی سنجش و ارزیابی عدالت در اندیشه و اخلاق و رفتار چیست؟
عدالت در نظام خانواده، در نظام داوری، در نظام اقتصادی، در مدیریت اجرائی، در قانون گزاری آیا امکان دارد؟ و راهکار تحقق هر یک چیست؟ چه کسانی می توانند عدالت را در جهان برقرار سازند؟ مدعیان دروغین حمایت از حق و عدل کیان اند و چگونه می توان آنان را شناخت؟ وضعیت عدل و ظلم در هر نقطه جعرافیایی جهان چگونه است و تاریخ آن چیست؟
عدالت در نظام سیاسی، در نظام آموزشی، در نظام اقتصادی در حقوق اجتماعی و نظام کیفری چگونه محقق می شود؟
قرآن در زمینه عدالت چه می گوید؟ نهج البلاغه چه رهنمودهایی دارد؟ عدالت جهانی مهدوی چگونه محقق می شود؟
دیدگاه های دیگران در زمینه عدل و ظلم چیست؟ شرائط تحقق عدالت در فرد و جامعه چه اموری است؟
مسؤولیت حاکمان در برابر ظلم چیست؟ وظایف عالمان دین در برابر مظالم سیاسی و اقتصادی چیست؟
وظیفه دنیای اسلام در برابر ظالمان بین المللی چیست؟ مسلمانان با ظالمان داخلی و منافقان و سازشکاران با ستمگران جهانی چگونه باید رفتار کنند؟

وظایف دولت های اسلامی در برابر انواع ظلم و بیداد

در اندیشه اسلامی و تفکر اهل بیت (علیهم السلام) مهم ترین و فوری ترین نیاز جامعه ی بشری، حاکمیّت توحید و عدالت است.
توحید، نیاز معرفتی و قلبی و درونی تمام انسان ها و عالی ترین جلوگاه ایمان است. عدالت، نیاز عملی و رفتاری در زندگی فرد و جامعه و عالی ترین تجلی عمل صالح در زندگی انسان است.
دولت های اسلامی و افراد مسلمان نه تنها خود باید از هر گونه ظلم و ستمگری پاک و منزه باشند، بلکه باید تمام توان و امکانات خویش را برای مبارزه با انواع ظلم و ستم بسیج کنند و برای استقرار عدل سراسری و حکومت امام عصر (عج) بکوشند.
ظلم، ابعاد و انواع گوناگونی دارد: 1.ظلم فرهنگی؛ 2.ظلم اقتصادی؛ 3.ظلم سیاسی؛ 4.ظلم بهداشتی، درمانی؛ 5.ظلم...
دولت و امت اسلامی وظیفه دارند، با تمام توان در برابر ظالمان داخلی و خارجی مقاومت کنند. ظلم از دیدگاه های مختلف قابل دسته بندی است:
ــ به اعتبار افرادی که مورد ظلم قرار می گیرند، ظلم سه گونه است:
1.ظلم بر افراد. 2.ظلم بر گروه ها. 3.ظلم بر عموم.
ــ به اعتبار زمان تداوم ظلم، به سه گروه قابل دسته بندی است:
1.ظلم کوتاه مدت. 2.ظلم میان مدت. 3.ظلم مداوم.
ــ به اعتبار آگاهی عامل ظلم، در دو بخش قابل توضیح است:
1.ظلم آگاهانه. 2.ظلم ناآگاهانه.
ــ بر اساس اختیار و اراده ظالمان، به دو قسم تقسیم می شود:
1.ظلم عمدی. 2.ظلم ناخواسته و سهوی.
ــ بر پایه شروع رفتار ظالمانه، در دو بخش شایسته بررسی است:
1.ظلم ابتدایی. 2.ظلم انعکاسی.
ــ بر پایه افراد مورد ظلم و ستم، به شش بخش تقسیم می شود:
1.ظلم بر انبیا و اولیای الهی. 2.ظلم بر مؤمنان و صالحان. 3.ظلم بر منافقان. 4.ظلم بر مستضعفان. 5.ظلم بر حیوانات و طبیعت. 6.ظلم بر کفار ستمگر.
ــ ظلم از نظر بزرگی و کوچکی، در روایات اسلامی بر سه گروه تفکیک شده است:
1.ظلم های بخشش ناپذیر (شرک به خدا). 2.ظلم های بخشودنی (ظلم به خویشتن). 3.ظلم های مشروط (ظلم در روابط بندگان خدا با یکدیگر).(2)
ملت و دولت اسلامی، رهبری و تک تک افراد امت اسلام در برابر هر نوع ظلم و ستم در پیشگاه خدا و پیامبر بزرگ اسلام و پیشوایان اهل بیت (علیهم السلام) مسؤول اند. نه تنها خود باید عادل باشیم و بر کسی ظلم و ستم روا نداریم، بلکه در برابر هر گونه ظلم و ستم مقاومت کنیم و توان خویش را برای حاکمیت «عدل جهانی» بسیج نماییم. بنابراین برنامه ریزی و سازمان دهی برای پیشگیری از مفاسد اقتصادی و حبس بیت المال و بازگرداندن اموال غارت شده از آن، وظیفه هر سه قوه و وظیفه عموم امت اسلامی است.

عوامل پیدایش ظلم و ستم چیست؟

1.نشناختن قوانین الهی.
2.بی تقوایی در میدان عمل.
3.عدم مشورت در مراحل شناخت و اجرای قانون الهی.
4.سلطه اقوام و خویشان حاکمان.
5.سستی و کم کاری مدیران.
6.جهل و بی خبری از روش جریان کارها و افتادن فاصله بین مردم و مسؤولان.
7.رفاه مسؤولان و مدیران.
8.دنیازدگی و عشق به مظاهر ثروت و قدرت و زر و زیور زندگی.
9.پیدایش فتنه ها و غبارهای فکری و فرهنگی.
10.کینه ها و سوءظن های بی جا.
11.بدعت و ادیان و مذاهب ساختگی.
12.حسن ظن ها و خوش بینی های بی مورد.
قرآن و احادیث معصومین (علیهم السلام) به نقش این عوامل در پیدایش و گسترش انواع ظلم اشاره ها دارد، که در این مقاله جای بیان آن نیست.

سختی عذاب ستمگران

قرآن کریم بارها از شدت عذاب ظالمان، چنین سخن می گوید:
(وَ لَو أُنّ لِکُلِّ نَفسٍ ظَلَمَت ما فِی الأَرضِ لَافتَدَت بِهِ وَ أَسَرّوا النَّدامَةَ لَمّا رَأَوُ العَذابَ وَ قُضِیَ بَینَهُم بِالقِسطِ وَ هُم لا یُظلَمُونَ)؛ (3)؛ «و اگر ظالمان هر آنچه در زمین است را مالک باشند، برای نجات از عذاب فدیه می دهند و وقتی عذاب را می بینند، پشیمانی خویش را نهان می دارند و در میان ایشان بر اساس عدالت داوری می شود و نسبت به آنان ظلمی نمی شود».
(...وَ الّذینَ لَم یَستَجیبُوا لَهُ لَو أَنّ لَهُم ما فِی الأَرضِ جَمیعاً وَ مِثلَهُ مَعَهُ لَافتَدَوا بِهِ...)(4)؛ «... و اگر دو برابر دنیا را هم در اختیار داشتند، برای رهایی از کیفر ظلم خویش می بخشیدند...».
(وَ یَومَ یَعَضّ الظّالِمُ عَلی یَدَیهِ یَقُولُ یا لَیتَنِی اتَّخَذتُ مَعَ الرّسُولِ سَبیلاً)؛ (5) «روزی که ستمگر از ناراحتی و پشیمانی دو دست خویش را به دندان می گزد و می گوید: ای کاش راهی به همراه پیامبر برگزیده بودم!».
ستم بر اولیای الهی، ستم بر ایتام و محرومان، ستم بر بینوایان و کارگران، ستم بر مؤمنان و صالحان و حتی ستم بر حیوانان، کفار و منافقان هم در فرهنگ قرآن و عترت (علیهم السلام) محکوم است. از باب نمونه، گرفتن مالیات از تولیدگران و کارگران و کارمندان و تخصیص و اهدای آن به اموری چون: میراث فرهنگی و مسابقات ورزشی و ورزشکاران، جای گفتگوی فراوان دارد!

عدالت اقتصادی

در زندگی فردی، دو عامل «تقوا» و «بصیرت» شرط عدالت و فلاح و رستگاری انسان است.
در نظام اقتصادی، رسالتی بزرگ بر عهده دولت مردان امت اسلامی است که برای تحقق «عدالت اقتصادی» برنامه ریزی و تلاش کنند؛ «هدفمندی یارانه ها»، گامی مقدس در این مسیر است. تحقق عدالت اقتصادی بدون توجه به مسائل زیر، امکان پذیر نیست:
1.رباخواری، بزرگ ترین ظلم اقتصادی است. دولت اسلامی وظیفه دارد برای حل این مشکل، تمام توان فکری و عملی و امکانات امت اسلامی را به کار بگیرد و برای اسلامی شدن بانک ها برنامه ریزی کند.
2.انحصارات تولید و توزیع و خدمات، زمینه بسیاری از مظالم اقتصادی است. دولت اسلامی وظیفه دارد حق آزادی تولید و توزیع و خدمت رسانی را برای همه پاسداری کند.
3.استفاده از اضطرار و ناچاری مردم، زمینه بسیاری از گران فروشی ها، استثمارها و فقر و تبعیض هاست. دولت اسلامی با کار فرهنگی و کار اقتصادی باید باتلاق های غارت اموال مردم را بخشکاند.
4.فعالیت های موازی بسیاری از دستگاه های دولتی، بخش زیادی از بودجه کشور را به تباهی می کشد و کارآیی نهادها را کاهش می دهد. نظام اسلامی وظیفه دارد با تقسیم دقیق مسؤولیت ها، از اتلاف نیرو و امکانات کشور جلوگیری کند.
5.اختلاف طبقاتی و تفاوت درآمدها، با لایحه ی برنامه و بودجه کشور پیوند نزدیک دارد؛ حمایت بی مرز مالی و تبلیغاتی از بخش ورزش، ریشه بسیاری از مفاسد ورزشی و تبعیض طبقاتی و انحراف اخلاقی است. دولت و مجلس باید اولویت ها را در تخصیص بودجه رعایت کنند و نیازهای راستین جامعه را در نظر بگیرند و به تبلیغات کاذب خارجی و داخلی گوش نسپارند. به امید دست یابی به «پیشرفت همه جانبه اسلامی».

پی‌نوشت‌ها:

1.انعام/21 و 135؛ یوسف/23؛ قصص/37.
2.بحارالانوار، ج 75، ص 174.
3.یونس/54.
4.رعد/18.
5.فرقان/27.

منبع: نشریه فرهنگ کوثر، شماره 84.